امام رضا (علیه السلام) با سخن هرگز به هیچ کس جفا نکرد و کلام کسی را نبرید تا مگر ا شخص از گفتن بازایستد. حاجتی را که می توانست برآورده سازد، ردّ نمی کرد. پاهایش را دراز نمی کرد و هرگز به روبه روی کسی که نشسته بود، تکیه نمی داد و....
نوع برخورد و معاشرت کریمانه امام به گونه ای بود که بدون استثناء در دل های مردم نفوذ فراوان داشتند.[1] همواره متبسم و خوش رو بودند و می فرمودند: «عیسی می گریست و می خندید و لیکن یحیی می گریست و نمی خندید. سیره عیسی (علیه السلام) نیکوتر است».[2] امام در معاشرت نیکو، سرآمد و مثال زدنی بودند. ابراهیم بن عباس می گفت: «امام رضا (علیه السلام) با سخن هرگز به هیچ کس جفا نکرد و کلام کسی را نبرید تا مگر ا شخص از گفتن بازایستد. حاجتی را که می توانست برآورده سازد، ردّ نمی کرد. پاهایش را دراز نمی کرد و هرگز به روبه روی کسی که نشسته بود، تکیه نمی داد و هیچ کس از غلامان و خادمان خود را دشنام نمی داد. هرگز آب دهان بر زمین نمی افکند و در خنده اش قهقه نمی زد، بلکه تبسم می نمود.[3]
مردم به راحتی به حضور امام می رسیدند و خواست و سؤال خویش را طرح می کردند، زیرا حضرت بعد از اینکه از نماز و سجده خود فارغ می شدند، جلوس می کردند مردم در خدمتشان حاضر می شدند و احتیاجات خود را عرضه می داشتند.[4]
امام با مردم بسیار نرم و آرام سخن می گفتند[5] و در باره کسی سخن ناروای بر زبان نمی راندند.[6] هر کس با وی صحبت می کرد، آن حضرت به سخنان او گوش می دادند و تا مطلب او تمام نمی شد، سخن او را قطع نمی کردند،[7] این سفارش را به یاران خود می فرمودند: «هر گاه با مردی حضوری خواستی سخن بگویی، او را با کنیه مخاطب قرار بده و هرگاه خواستی از کسی که او غایب است سخن بگویی، او را با نامش عنوان کن».[8]
امام رضا (علیه السلام) با زیر دستان و خادمان خود با مهربانی و ملایمت رفتار میکردند، هنگامی که تنها می شدند همه آنان را از بزرگ و کوچک جمع می کردن و با آنان سخن می گفتند. ایشان به آنان انس می گرفتند و آنان با او. در تنهایی هنگامی که برای امام غذا می آوردند، آن حضرت خادمان و حتی دربان و نگهبان را برسر سفره هاشان می نشاندند و با آنها غذا می خوردند.
مردی از اهالی بلخ می گفت: در سفر خراسان با امام رضا (علیه السلام) همراه بودم. روزی سفره گسترده بودند و امام همه خدمتگزاران و غلامان حتی سیاهان را بر آن سفره نشاندند تا همراه او غذا بخورند. به امام عرض کردم «فدایتان بشوم بهتر است اینان بر سفره ی جداگانه بنشینند، امام فرمود: «ساکت باش، پروردگار همه یکی است، پدر و مادر همه یکی است و پاداش همه به اعمال است»[9]
حضرت به آمد و شد مؤمنان با یکدیگر تأکید داشتند و می فرمودند «سَخی از غذای مردم می خورد تا مردم هم در سر سفره او حاضر شوند و از غذاهای او بخورند، اما بخیل برای اینکه مردم از طعام او نخورند، از خورد طعام دیگران خودداری می کند».[10]
امام در کنار تأکید بر معاشرت کریمانه با مردم، درباره معاشرت با اشرار هشدار می دادند و می فرمودند: «هر گاه شنیدی مردی حق را انکار می کند یا تکذیب می نماید یا اهل حق را دشنام می دهد از نزد او برخیز و با او مجالست مکن.»[11]
منبع: کتاب سبک زندگی، (منشور زندگی در منظر امام رضا (ع)، معاونت تبلیغات و ارتباطات آستان قدس رضوی
------------------------------------------
پی نوشت ها:
[1] .ذهبی، سیر اعلام ا لنباء، ج1، ص121.
[2] . کافی، ج2، ص666.
[3] . اربلی، کشف الغمه، ج2، ص 316.
[4] . عیون اخبار الرضا، ج2، ص179.
[5] . همان.
[6] . عیون اخبار الرضا، ج2، ص184.
[7] . همان.
[8] . کافی، ج8، ص230.
[9] . کافی، ج8، ص23.
[10] . کافی، ج4، ص41.
[11] . تفسیر العیاشی، ج1، ص184.